یکی از هم دانشگاهی ها دم امتحانات در پیامگاه آمده بود، کلی نظر داده بود، یکیش خیلی برام جدید و جالب بود، همراستا با نظرات آقای حسینی ریاست محترم دانشگاه که در مورد انقلاب مخملی و اینطور بحث ها صحبت کرده بودن و ما هم کلی افاضه ی فضل کرده بودیم(از اوون مدل نقل قول کردنا!!!)
خب بیکار که نمی شد نشست، خیلی سعی و تلاش تا بالاخره پیداش کردم!
بله!
من!
وسطی وسط زاده، از بین همهی دانشجویان پرتلاش و پرکار!
فقط من ایشون رو کشف کردم!
آقای طباطبائی یزدی، البته زیاد نیاز به کشف نبود چون ماشاءالله اینترنت رو پر کردن از نظرات و ایده ها و مطالبشون و یه عصر با هم آنلاین شدیم و در مورد جهاد مجازی ازشون سوال کردم، خیلی خوب جواب دادن و چند شرط گذاشتن که این بحث ها رو ادامه بدن
اول اینکه باید واقعا بخواییم که جهاد کنیم، دوم اینکه احساس مسئولیت داشته باشیم، سوم اینکه این رسالت ما در دنیای مجازی است، حالا شاید اول دوم سوم رو جا به جا بگم اما نهایت صحبتشون همین بود، بخاطر همین هم در حین صحبتها ازم خواستن یه وبلاگ بزنم
منم که دست به وبلاگم عالیه سه سوت وبلاگ رو زدم!
ایشون خیلی خوشحال شدن، گفتن شما مجاهد هستین، و رسالتتون در این دنیای مجازی جهاده!
خب چرا اینطور نباشه؟
راست می گن ایشون،اینترنت پر است از بی اسلامی، آدم واقعا لجش می گیره، و حالا ما شدیم مجاهد!
چون از اول قصد کردم که در وسطی فقط از بین دانشجو جماعت حرف بزنم، جهاد مجازی رو ایجاد کردم، همدانشگاهیها رسالتمون عظیمه، فراموش نکنین، الکی نت گردی نکنین، آقای طباطبائی میگفتن ما لحظه لحظه مون رو باید خرج اسلام کنیم، راست میگن منم قبول دارم، ببینم نمیخوایین مثل آقای دهقان خدابیامرز بشین؟ یعنی بنایی رو ایجاد کنین که باقیات صالحات بشه تا آخر دنیا؟؟
پس بسم الله دیگه، یاالله، زودباشین!!!!!!
شرط چهارمشون که تقریبا درس چهارم بود هم اینه که، بنویسین، شده یک جمله، یک کلمه، اما از اسلام، منم نوشتم و منتظرم شما هم بنویسین
http://jahad313.persianblog.ir/
نوشته شده توسط : وسط نیا