یا رحمن الدنیا و الاخره
باز وسط ترم شده است و شکایت از درسها!
دانشگاه معلوم نیست چه خبر است، هنوز جواب مسابقهی مقاله نویسی و وبلاگنویسی نیامده! ما که چشم امیدی نداریم، منتظر دیدن اسم دوستان هستیم.
و درسها همه سلام میرسانند الا عربی، و من دیگر بزرگ شدهام و بخاطر نفهمیدن درس مزاحم دانشگاه نمیشوم، بی خیالی طی میکنم، اوایل فکر میکردم درسها فقط برای من گنگ است اما حالا فهمیدم که نه! اینجا دانشگاه است!
یکی از بچهها برای درس عربی کلاس خصوصی میرود و من متحیرانه با خود میاندیشم اگرکلاس خصوصی نیاز بود که چرا ما اینقدر در این دانشگاه عربی داریم، می دانید چند واحد عربی داریم، فکر می کنم 16 واحد، نحو را که ترم دوم پاس کردیم و صرف را کنون، اگر خدا بخواهد میپاسیم (فارسی راهم پاس نمیداریم!)
اما فارسی درس شیرینی است دوستش دارم، ساده و کاربردی، کاش به قول یکی از آیکا وی یو ایها، کاش عوض عربی صد واحد انگلیسی داشتیم که الان من با حکم تحریف می گویم کاش 200 واحد فارسی داشتیم، بس که شیرین و خالی از قاعده است!
عربی مدام قاعده و قانون ولی دیگر کسی شکایت نمیکند، نمیدانم چرا!
تنها درخواست بچهها این است که اگر میشود درسها را برایمان ارسال کنید، پیامگاه پر از این حرفهاست و کمتر کسی اشکال درس میپرسد یا مثل ما ترم بالاییها از تستها گله دارد.ترم چهارم هم در شرف تمام شدن است، ولی اینطور نیست که چیزی نفهمیده باشم، به قول حاج آقا حسینی ریاست محترم دانشگاه (احترام تمام قد ایستاده در مقابلشان) باری برداشته ام، دیروز با کسی در گفتگو بودم و طبق معمول اینترنت پر است از مخالفان خدا و پیغمبر و فقط به یک حرف من سکوت کرد و رفت!میگفت شیعه عقل را قبول ندارد، هزاران کتاب خوانده بود، اما گفتم فلسفه مگر عقلی نیست؟ ما فلسفه را قبول داریم، عقل یکی از ابزار اثبات خداست!
گفت اسلام میگه فقط دل! گفتم نه بابا، فلسفه عقلانییه، عرفان دلی، بخاطر همین ما هم فلسفه اسلامی داریم هم عرفان اسلامی، ماند و چیزی نگفت.
میگفت: اگر روزی بفهمی بزرگتر از خدای تو خدایی هم هست قبول نمیکنی، مثل بلانسبت گاوپرستی که قبول نمیکنه بالاتر از گاو کسی باشه! خدایی باشه!
گفتم نه هیچوقت برام اتفاق نمیافته، چون خدا واجب الوجوده، یعنی همه چیز رو خلق کرده و کسی اون رو خلق نکرده بعدش توو ذهنم همون درسمنطق و فلسفه یک و دو دور میزد، البته زیاد فلسفه یاد نگرفتم، ولی در همین حد تونستم جوابش رو بدم و به خودم اطمینان که مگه میشه بالاتر از واجب الوجود هم بود؟ محاله! پس خدا بالاترینه
ولی نمیدونم چرا یکی از دوستان میگفت، فلسفه یعنی رنج دوستداری رنجور باشی (حسینپناهی) به نظر من که فلسفه رنج نیست، رمز حیاته!
اینها همه مرهون دانشگاه است، خدایا تو را سپاس
نوشته شده توسط :
وسط نیا
نظرات دیگران
[ نظر]