یا رحمن الدنیا و الاخره
بر حسب اتفاقاتی که روی داد، به سایت دفتر مطالعات مجازی دانشگاه رفتم و دیدم که وسطی اونجا لینک شده، خب زیاد جالب نبود در میان آنهمه وبلاگ وزین و زیبا و صد البته پر محتوا وبلاگ وسط زاده، هیچ مطلب علمیای نداشته باشه، هرچند که دوستان چندبار محتوای وبلاگ رو سوال کردن و من حضوری بهشون توضیح دادم که دوست دارم دغدغههای یه دانشجوی علاقمند به مباحث قرآنی و اسلامی رو بنویسم ولی در جهت این فکرم کار خاصی در این وبلاگ نکردم!
خلاصه اینکه من توجیح شدم و میخوام هر از گاهی یه مطلب علمی هم بنویسم که دوستان وقتی مییان وبلاگ از بطالت مطالب شکایت نکنن و بعد از فراغت از خوندن شروع به تامل کنن.
دوست داشتم در مورد جنگ نرم بنویسم، اما وقتی به این فکر کردم که باید مطالب دنبالهدار باشه، تا ارزش کار مشخص بشه، به نظرم رسید همون مطالب مورد علاقهام در رابطه با خانواده رو دنبال کنم. و با توجه به اینکه در وسط امتحانا قرار گرفتیم، فقط به تعریف لفظی خانواده میپردازم.
به نظر من، اصل اساسیای که در هر بحثی مورد نظر باید قرار بگیره خانواده است. خانواده کانونی هست که فرد در آن متولد میشود و تا حضور در مجامع، در آنجا شکل میگیرد. شخصیت و هویت مییابد.
تا سه سال اول زندگی که سن تجربه و تمرین و اکتشاف است، این والدین هستند که کودکان را تربیت میکنند. البته باید در نظر داشت که حتی در مراحل نوجوانی و جوانی نیز که بنا به زعم بعضی از نظریه پردازان کودک دیگر از خانواده سرمشق نمیگیرد، همچنان حضور و حمایت خانواده بر کودک وجود دارد و بر جامعهپذیری کودک تاثیر میگذارد.
اما در رابطه با تعریف خانواده، آنچه مورد اتفاق بسیاری از صاحبنظران علوم مرتبط با خانواده است، و براساس تعریفی که در سایت رشد آمده است: خانواده تشکیل شده از یک واحد زیستی (بیولوژیکی) مبتنی بر پیوند زناشویی که بر اساس آن افراد دارای رابطه سببی و یا نسبی بوده و با هم خویشاوند هستند.
نباید فراموش کرد که در کنار این تعریف، تعاریف مختلف دیگری هم قرار میدهند که عبارتند از: خانواده تک والد (فرزندان و یکی از والدین) خانوادهی گسترده(خانواده+پدر بزرگ و مادر بزرگ+عمه و خاله و دایی و عمو) و انواع دیگه که البته مورد نظر من از خانواده همون خانوادهی هستهای است، یعنی پدر و مادر و فرزندان.
نوشته شده توسط : وسط نیا