در دنیای مجازی: حفظ شش سالهقرآن مجید

یکشنبه 89 تیر 6 ساعت 3:46 عصر
یا رحمن الدنیا و الاخره
در دنیای مجازی، حفظ قرآن را یافته‌ام، طرح جالبی است! زمان کم است و علاقمندان سریع اقدام کنند تا کلاس‌ها شروع نشده!
ویژه برادران و خواهران گرامی است و طرح شش ساله قرآن کریم است. شرایط ثبت نام در طرح شش ساله حفظ قرآن کریم :
v مقید به شئونات اسلامی(از پذیرفتن خواهران و برادرانی که این شرط را ندارند جدا معذورم) .
v رضایت شفاهی خانواده (همسر یا ولی )
v تسلط کامل بر روخوانی و روانخوانی قرآن کریم . (تست گرفته می شود)
v تعهد به حضور منظم در برنامه ها و کلاس ها ی مجازی .
v تکمیل فرم ثبت نام .
v عمل کردن به آئین نامه آموزشی .
v تعهد نامه شرکت تا پایان دوره (در صورت انصراف باید هزینه ماه های استفاده از برنامه پرداخت شود ماهی 5000 تومان) .
v مبلغ 50000 ریال هزینه ی کل دوره (در صورت عدم وجود تخلفات و احراز شرایط موجود در آئین نامه).
هدف کلی : انس با کلام الله و به کار بردن آن در زندگی .....
v انجام کامل تکالیف محوله توسط مدیریت
v نداشتن غیبت غیر موجه و بیش از حد مجاز در برنامه های تعیین شده ( مبلغ 10000ریال برای غیبتهای غیرموجه و بیش از حد مجاز)
v داشتن معدل 17 به بالا در هر جزء . (در صورت عدم احراز این شرط قرآن آموز موظف به پرداخت مبلغ 20000ریال می باشد)
v در صورت انصراف از دوره پیش از حفظ کل ، هزینه بازگردانده نمی شود و باید هزینه ی ماههای استفاده از برنامه پرداخت شود .
v حضور به موقع و منظم در برنامه های تعیین شده از طرف مدیریت .
اصول کلی برنامه ریزی طرح
هر روز 5 سطر و در طول یکسال 5 جزء قرآن کریم را حفظ خواهیم کرد.
در پایان هر جزء‌ نیز امتحان شفاهی به عمل خواهد آمد. (سه سوال یک صفحه ای طرح می‌گردد.)
زمان شروع برنامه : اعلام می شود (ظرفیت برنامه تنها 10 قرآن آموز می باشد ) .
تبصره : اگر دیر ثبت نام کنید از دوره محروم نخواهید شد بلکه به دوره بعد موکول می شوید.
زمان تشکیل کلاسها : فعلا هفته ای سه جلسه (ساعت و روز متعاقبا برای شرکت کنندگان اعلام خواهد شد)
اعلام آمادگی ثبت نام خود را به ای دی majnoooooooooooooon14@yahoo.com ایمیل کنید. (تا مراحل دیگر متعاقبا برایتان ارسال شود)
پاسخگوی آنلاین سوالات شما : majnoooooooooooooon14@yaho
ثبت نام برای طرح حفظ سه ساله هم هست.

نوشته شده توسط : وسط نیا

نظرات دیگران [ نظر]


روح خدا به خدا پیوست

شنبه 89 خرداد 8 ساعت 10:34 عصر
یا رحمن الدنیا و الاخره
کم کم به روزی نزدیک می‌شویم که تمام شیرینی‌ها در آن روز طعم تلخی به خود می‌گیرند و من خاطره‌ای از آن روز‌ها ندارم جز ته مانده‌هایی تار و غمبار از رحلت  روح خدا که به خدا پیوست!
برای پر رنگ کردن این روز، از بقیه کمک گرفتم و 14 غمبار خرداد 1368 برایم دوباره رقم خورد، غمناک بود و ناراحتی‌هایش برایم تکرار شد، با همان حالت جانسوزش!
یادم بود که صداهایی در کوچه می‌آمد و ناراحتی در جانم رخنه کرده بود!
امروز که پرسیدم گفتند، در اخبار شب شنیده بود که حال عمومی امام (ره) رو به بهبود است و دوستم می‌گفت، در نماز شبم یاد یادداشتی افتادم که بر حاشیه‌ی خبر اصلاح وصیت‌نامه‌ی امام افتادم که نوشته بود: «وصیت‌نامه ات هرگز گشاده مباد!» و می‌گفت در قنوت نماز این را دوباره گفتم و از خدا بهبودی امام (ره) را خواستم و صبح وقتی رادیو ، قرآن پخش می‌کرد، اصلا شک نکردم که شاید اتفاقی افتاده باشد تا بالاخره شد آنچه باید می‌شد و صدای جیغ و فریاد بود که تمام محل را پر کرد!
یک هفته کارمان شده بود، ظهر مسجد جامع و شب گلزار (اصفهان) هیچ کس انگار هیچ کاری نمی‌توانست بکند، ذهن همه از کار افتاده بود.
و خودم یادم آمد که به همراه بقیه برای تشییع پیکر پاک امام (ره) رفته بودیم، خاک بود و غم و گرما و لباس‌های سیاه!
دیگری می‌گفت که وقتی وارد خانه شده‌بود دیده بود خواهرش گریه می‌کند، پرسیده بود چه شده؟ و  وقتی جواب شنیده بود که امام (ره) فوت کرده اند، با اینکه هشت سال بیشتر نداشت، او هم به همراه بقیه شروع به گریه کره بود!
و من به یاد پدرم افتادم، وقتی برای اولین بار چشمان قرمز شده از اشکش را دیدم و چه مرحمی می‌توانست این‌همه غصه را التیام بخشد و از آن‌ روز‌ها آن‌چه در خاطرم نقش بسته‌است، آیه‌ی «انا لله و انا الیه راجعون» بود و این جمله «روح خدا به خدا پیوست.»

* به دعوت «وبلاگ اعترافات»‌، خاطراتم ورق خورد.

* به رسم موج وبلاگی، از دوستان عزیزم، اندیشه روشن، راه روشن، جنبش دانشجویی، صاحب الزمان«عج» و کاتب باشی دعوت می‌کنم که در قاعده موج بنویسند و دیگر دوستان را هم دعوت کنند.

* همه پست‌های این موج در وبلاگ “موج وبلاگی چهارده خرداد” جمع شده‌اند.


نوشته شده توسط : وسط نیا

نظرات دیگران [ نظر]


قرآن بخوان

جمعه 89 خرداد 7 ساعت 1:50 صبح
یا رحمن الدنیا و الاخره
از حق نگذریم، دانشگاه مجازی، خوبی‌هایی هم دارد که شاید بتوان گفت به نوعی به ناسازگاری‌ها پوشش می‌دهد و آن را جذاب می‌کند. یکی از خوبی‌هایش کانون قرآن پژوهی است.
کلید تشکیل آن از همان ترم دوم خورده شد و در ترم سوم اعضا مشخص شدند و این ترم آغاز به کار کانون بود. البته هنوز هم اگر کسی بخواهد می‌تواند ثبت نام کند، ممنوعیتی ندارد، اما ثبت نام اولیه را ما در ترم دوم انجام دادیم و نظرها داده شد تا اینکه کانون به سه شاخه‌ی «اخلاق در قرآن» «امامت در قرآن» و «خانواده در قرآن» تفکیک شد.
من بر حسب علاقه و اشتیاق کارگروه خانواده در قرآن را انتخاب کرده و به رسم روزگار شدیم دبیرش!قرآن
چند جلسه تا به حال برگزار شده است و کم کم نظم خاصی به خود گرفته است، رسمی که در این جلسات مرسوم است، استاد سید جعفری (مسوول پذیرش: به جهت کثرت این نام خانوادگی مجبورم سمتشون رو هم ذکر کنم). آیاتی را مشخص می‌کنند و ما تحلیل‌های خودمان و برداشت‌‌هایمان را می‌گوییم و ایشان نتیجه‌ی نهایی را بیان می‌کنند.
امروز به نتایج جالبی از تفسیر یک آیه شریفه رسیدیم، برداشت‌هایی که استاد می‌کردند، به ذهن بال و پر می‌داد، کاش شما هم در کانون عضو می‌شدید:

مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ؛ و یکی از نشانه‌های لطف الهی این است که برای شما از جنس خودتان، جفتی (و همسری) بیافرید که در بر او آرامش یابید و با هم انس گیرید و میان شما، مهربانی و قرار ساخت. به یقین، در این [نعمت] برای مردمی که می‌اندیشند، نشانه‌هایی است. (21/روم)

برداشت‌های ما از این آیه شریفه در رابطه با زن و شوهر:
اول: همسر مایه آرامش جسم و روان است همانگونه که یاد خدا مایه آرامش دل و روح است
دوم: همسر باید عامل آرامش در محیط خانواده باشد نه مایه ی تشنج و اضطراب
استاد میشه در مورد جنبه آرامش ازدواج در مورد روابط اجتماعی توضیح دهید؟
آرامش بخشی ازدواج در وهله اول امری فردی و خانوادگی است و از آنجا که خانواده کوچکترین و مهمترین رکن جامعه محسوب می شود به تبع آرامش نهاد خانواده , جامعه نیز از آرامش نسبی برخوردار خواهد شد
نکته چهارم از آیه: خدا خواسته که در خانواده مودت و رحمت باشد بنابراین کسانی که با هر عملی آرامش و مودت و رحمت خانواده را خدشه دار می کنند از مدار الهی خارج و در خط شیطان قدم گذاشته اند.
نکته جالب دیگری در آیه مشاهده می شود و آن این است که : محبت هدیه الهی است که خدا به عروس و داماد هدیه می کند نه اینکه با مال و مقام و زیبایی به دست آید
مفهوم این روایت به خاطرم آمد که می فرماید اگر همسری را به خاطر ایمان و خدا انتخاب کنید خدای متعال زیبایی و مال را عطا خواهد کرد.
و در نهایت نکته ای که استفاده از آیه شد این بودکه زن و مرد در انسان بودن مساوی هستند.
خدا ساده فرموده است و ما دقت نمی‌کنیم، البته یکی از اهداف کانون رو هم خود آقای جعفری فرمودن آشنایی بیشتر با آیات قرآن، فارغ از هر کتابی، فقط قرآن و تفسیر و الحق من بهشون خسته نباشید می‌گم چون احساس می‌کنم حداقل در من یکی اثر کرده، خدا را شکر

پانوشت: هر کس خواست، هنوز هم‌ می‌تونه به صورت ایمیل ابراز علاقه رو داشته باشه و مسئولین در اولین فرصت در کانونی که خواسته عضوش می‌کنن‌، اینم ایمیل کانون: k.quran@qabas.net

نوشته شده توسط : وسط نیا

نظرات دیگران [ نظر]


دلم تنگ نشده

یکشنبه 89 خرداد 2 ساعت 11:41 عصر
دلم برای دانشگاه تنگ نشده است، برای تلفن زدن‌های مداومم، برای پیدا کردن وبلاگ‌های هم دانشگاهی‌ها! اصلا دلم برای هیچکس تنگ نشده است، حتی وقتی آفلاین‌های هم دانشگاهی‌ها و یا میل‌های دوستان را دریافت می کنم، باز هم احساس تعلقی نمی کنم!
سنگ شده‌ام؟
نمی‌دانم، هیچ حس آشنایی و دوستی‌ای نسبت به دانشگاه ندارم! فکر می‌کنم چرا آن‌همه هیجان و ذوق داشتم وقتی آزمون‌ها را جواب می‌دادم، وقتی زنگ می‌زدم و با مسئول فرهنگی دانشگاه در مورد راه کارهای بهتر شدن فضای فرهنگی آی کا وی یو، از خودم نظر می‌دادم؟
وقتی دانشگاه حتی یک برنامه‌ی دسته جمعی نمی‌گذارد و پیامگاه مدیر شده است پیامگاه فرهنگی و پیامگاه فرهنگی  ...
حیف آن‌همه ذوق و شوقم، آن‌همه اشتیاقم! بگذار من هم خاک خورده‌ها را ببینم و رد بشوم همانطور که خیلی‌ها اینطور شدند،‌من هم می‌شوم!
چند وقتی است که دلم اصلا برای دانشگاه تنگ نشده است!

نوشته شده توسط : وسط نیا

نظرات دیگران [ نظر]


شهدا رفتند و ما تازه آمده ایم

دوشنبه 89 اردیبهشت 27 ساعت 4:18 عصر
مهمانی بودیم که خطبه‌های نماز جمعه را هم میدیدیم، کنار نمازگزاران تابوتی قرار داشت که یکی گفت، شهید علی هاشمی است! و در دنیای مجازی از او بعد از آن زیاد شنیدم و عکس‌هایش را دیدم و خواندم و یاد جنوبی افتادم که رفته بودم، همان که اول اسفند پارسال روحم را گذاشتم و جسمم برگشت! و در دانشگاه هم یکی از دوستان عزیزم، که ظاهرا جزو راویان نور هم هست، در مورد ایشان نوشته بودند:
سردار علی هاشمی یکی از فرماندهان سپاه در منطقه جبهه جنوب در استان خوزستان بود که از ابتدای جنگ حضور فعالی داشت و به ویژه در زمانی که جنگ در جبهه سوسنگرد شدت داشت وی در آن منطقه فعال بود اما نام شهید علی هاشمی با قرارگاه نصرت و تلاشهای شبانه روزی و گروه وی برای بررسی منطقه هورالهویزه جهت انجام عملیات خیبر و بدر گره خورده است.
شهید علی هاشمی در دوران دفاع مقدس توانست قرارگاه نصرت را در منطقه هورالهویزه راه اندازی کند و با مطالعات و تحقیقاتی که از این منطقه داشت شرایطی را فراهم کرد که پس از چند عملیات ناموفقی که ایران در جبهه داشت شرایط جبهه ها را به نفع کشور تغییر دهد و در این زمان سپاه به این نتیجه رسید که می تواند از منطقه هوالهویزه عملیاتی را به سمت مواضع ارتش بعثی برای تصرف جاده اماره- بصره انجام دهد و منطقه وسیعی را به تصرف در بیاورد تا از این طریق فشار بر ارتش عراق افزایش یابد.
نحوه شهادت سردار علی هاشمی : در روزهای آخر جنگ ارتش عراق حملات خود را به جبهه های ایران آغاز کرد و در پی حمله ای که عراق در پشت قرارگاه نصرت داشت شهید علی هاشمی و تعدادی از دوستانش به این منطقه عزیمت کردند و ظاهرا در داخل هور مورد اصابت آتش دشمن قرار گرفته و در خود هور به شهادت می رسند و حالا پس از 22 سال بقایای پیکر مطهر ایشان به همراه تعدادی دیگر از شهدا به میهن بازگشته .


انشاءالله ارواح مطهر این شهیدان با حضرت زهرای مرضیه _س_ محشور گردند (کتاب (راز گمشده مجنون) درباره این شهید سرافراز است/تابناک)
مگر یادم می‌رود که شهید علم‌الهدی هم در هویزه بود و عملیاتی که در 14 دی‌ماه داشتند عملیات نصر بود، قلبم گرفت، یاد شهیدانی که رفتند و مایی که بعد از آن‌ها تازه متولد شدیم!
یادی که بر لب‌ها ماندست و می‌ماند، یاد شهیدان است، داغی که بر دل‌ها ماندست و ای یاران داغ شهیدان است.



نوشته شده توسط : وسط نیا

نظرات دیگران [ نظر]


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >